عبدالحمید ضیایی: نقد هنری مستلزم مطرح کردن بعضی ارزش های زیبایی شناختی است
تاریخ ارسال : 1394/09/08
دكتر عبدالحمید ضیایی، شاعر و مدرس فلسفه، اظهار كرد: وقتی به نقد هنری میپردازیم، ناگزیرهستیم كه پای یك سری ارزشها را که شامل ارزش های زیبایی شناسی می شوند، به میان آوریم.
به گزارش روابط عمومی مرکز محافل و جشنواره های حوزه هنری، در ششمین برنامه «اتفاق ترانه» كه عصر روز شنبه، هفتم آذرماه، در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد، جمعیت زیادی از شاعران و علاقهمندان به شعر و ترانه و موسیقی حضور داشتند.
در بخشی از این مراسم، به روال جلسات گذشته، دكتر عبدالحمید ضیایی، شاعر و مدرس فلسفه، به سخنرانی پرداخت. وی در این سخنرانی به موضوع هنرمتعهد وهمچنین پرداختن به امید و ناامیدی در شعر اشاره كرد.
ضیایی با بیان اینكه یكی از شاخه های فلسفه، فلسفه هنر یا زیبایی شناسی است، بیان كرد: یكی از بحثهای مهمی كه در فلسفه هنر مطرح است، این است كه وقتی درباره مخاطب اثر هنری بحث میكنیم دست كم با سه مقوله مهم سر و كار داریم؛ تجربه هنری، تفسیر هنری و نقد هنری. وقتی به نقد هنری میپردازیم، ناگزیر از این هستیم كه پای یك سری ارزشها را به میان بكشیم. این ارزشها در فلسفه هنر به دو دسته تقسیم میشود؛ یك دسته ارزشهای زیبایی شناختی و دیگری ارزشهایی جدا از زیبایی شناختی كه خودشان به چند دسته تقسیم می شوند.
وی تأكید كرد: در نقد هنری، اگر تنها به ارزشهای زیبایی شناسی بپردازیم و بگوییم در نقد هنری، تنها ارزشهای زیبایی شناسی برای ما مهم است، كه اثری شكوهمند است یا نه، زیباست یا نه و ... این نقد، زیبایی شناختی نام میگیرد. اگر نظریه ما بر اساس این ارزشها باشد، میگوییم این نظریه هنر برای هنراست.
این مدرس درادامه اظهار داشت: گاهی هم هست كه میگوییم به نظریه هنر برای پیام باور داریم. این نظریه مبنی بر آن است كه هنری لازم است که متعهد و مبتنی بر ارزشها باشد. در این صورت در نقد هنری باید دقت كنیم كه هنرمند این مسائل را در نظر گرفته است یا خیر. ارزشها هم بسیار زیادند؛ ارزشهای حقوقی، ارزشهای دینی، ارزشهای اخلاقی و...
ضیایی ادامه داد: یكی از مباحثی كه در نقد هنری مبتنی بر هنر برای پیام و هنر متعهد مهم است، بحث امیدواری یا ناامیدی در اثر هنری است. یكی از سوالهایی كه در این زمینه می تواند مطرح شود این است كه یك شعر در ذات خودش باید به مخاطب امید بدهد یا صرفا بیان واقعیت كند حتی اگر این واقعیتها ناامیدانه باشد. آیا شعر حق دارد ناامیدی را به جامعه تزریق كند؟
وی به شاعرانی اشاره كرد كه در شعرشان امید یا ناامیدی به صورت مشخص و بارزتری وجود داشته و گفت: بعد از كودتای 28 مرداد، شاعران ما به سه دسته تقسیم می شوند؛ به عنوان مثال نصرت رحمانی و مهدی اخوان ثالث از شاعرانی بودند كه ناامیدی زیادی در اشعارشان به چشم میخورد، شاعرانی مانند سهراب سپهری، فریدون مشیری، سیاوش كسرایی و ... در آثارشان امید وجود دارد و شاعرانی هم داریم مانند فروغ فرخزاد و احمد شاملو كه هم امید و هم ناامیدی در شعرهایشان وجود دارد و این موضوع در آثارشان در نوسان است.
دكتر عبدالحمید ضیایی در پایان تأكید کرد: این مباحث مطرح است كه آیا این امیدواریها از خودفریبی و دیگرفریبی ناشی میشود یا زندگی به قدر كافی سرشارازرنج هست كه نخواهیم آن را در هنر هم وارد كنیم و هنرمند باید با نگاه ویژه خود تلاش كند این رنج را معنادار كند.