بازدید کننده محترم ، عملیات ثبت اثر شما در حال انجام میباشد ، ممکن است به دلیل حجم فایل شما کمی ارسال فایلها زمان بگیرد لطفا تا دریافت کد پیگیری صبر نمایید.

علیپوردر كارگاه جشنواره شعر انقلاب : شهود، شعر را ماندگار می‌كند/ بعضی از شاعران، تكفیری عمل می‌كنند

تاریخ ارسال : 1394/11/26

مصطفی علیپور، داور این دوره از جشنواره شعر انقلاب گفت: اگر حافظ امروز می‌خواست شعر بگوید، حتما از كلماتی كه به زندگی معاصر متعلق هستند استفاده می‌كرد و در شعرش كلماتی مانند «مترو» دیده می‌شد.

به گزارش روابط عمومی مرکز محافل و جشنواره های حوزه هنری، كارگاه تخصصی پنجمین جشنواره شعر انقلاب، عصرامروز، دوشنبه، 26 بهمن 1394، با حضور مصطفی علیپور، شاعر و از داوران نهایی این جشنواره و شاعران شركت كننده در این رویداد هنری، در سالن زنده یاد سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.

در این نشست كه شاعرانی چون سعید بیابانكی، عبدالحمید ضیایی و علیرضا لبش نیز حضور داشتند، مصطفی علیپور، با بیان این كه بین شعر سپید و شعر منثور تفاوتهایی وجود دارد، اظهار كرد: در بین آثاری كه به این جشنواره ارسال شد نیز بخشی از شعرها، سپید نبود بلكه منثور بود. شعر منثور، شعری است كه مطابق ساختار نثر نوشته می‌شود و شاعر از موسیقی، ریتم و تغییرهای زبانی در شعرش استفاده نمی‌كند. در این شعر، بسیار دیده می‌شود كه نثرها طولانی شده و شاعر، ایجاز را فراموش میكند.

وی درباره این كه شعر منثور چه عارضه هایی به همراه دارد، توضیح داد: همانطور كه در آثاری كه به این جشنواره ارسال شده بودند نیز دیدیم، این اشعار دچار تشابه شده و عمده این آثار به همدیگر از نظر ساختاری و مضمونی شبیه است و این موضوع، از مشكلات داوری در بخش شعر سپید این جشنواره بود. عده ای میگویند مهمترین عناصر شعر، تخیل و تصویر است؛ اما ساختمان شعر هم مهم است. الزاما هر اثری كه تخیل و تصویر داشته باشد، شعر محسوب نمیشود و برعكس آن هم صادق است.

این شاعر همچنین تاكید كرد: ممكن است گفته شود حرفها مشترك هستند، در پاسخ به این حرف باید گفت پس چرا شعر همچنان ادامه دارد؟ این موضوع كه همه شعرهای تاریخ ادب فارسی میتوانند به همدیگر شبیه باشند، موضوع درستی است چراكه موضوعات مشترك اخلاقی، اجتماعی و ... دارند؛ مولانا همان را میگوید كه عطار میگوید، عطار همان را كه سنایی و ... اما آنچه آنها را از همدیگر متمایز میكند، نگاهشان به این موضوعات است و ساختاری كه استفاده میكنند. روزگار این گذشته كه بگوییم چه كسی از چه كسی تقلید كرده است، اگر اینطور باشد باید تمام شاعران را محاكمه كنیم و به حافظ هم بگوییم چرا چنان مولفه فكری را از سعدی یا خاقانی گرفته است. اما مساله اینجاست كه هر كدام، به آن موضوع، با زاویه دید و كلمات و ساخت زبانی خودشان اشاره كرده اند، نه این كه فاقد آنها باشند.

علیپور در ادامه بیان كرد: در شعر، «شهود شعر» است كه مهم است. همه شعرهای بزرگ، از شهود برخوردارند و رمز ماندگاریشان در همین است. میبینیم كه حافظ از مضامین تكراری در شعرهایش استفاده میكند ولی باز هم هر كدام از شعرهایش را كه میخوانیم برایمان دلنشین است و این، به دلیل همان شهود شعری است.

اغلب شعرهای امروز، بازتاب روزگار ما نیستند

این داور پنجمین جشنواره شعر انقلاب با تاكید بر این كه لازم است اشعار ساخت معنایی داشته باشند و بتوان از هر كدام بیشمار معنا دریافت، افزود: در حال حاضر متاسفانه، اغلب شعرها، بازتاب روزگار ما نیستند. شاعران بزرگ، بازتاب روزگار خودشان بوده اند و در عین حال این توانایی را داشته اند كه در تمام عصرها جاودانه باشند. امروز اشعاری میخوانیم كه اصلا معلوم نیست شاعر آن در چه زمان و مكانی زندگی میكند، در حالی كه اگر حافظ امروز میخواست شعر بگوید، حتما از كلماتی كه به زندگی معاصر متعلق هستند استفاده میكرد و در شعرش كلماتی مانند «مترو» دیده میشد. ضمن این كه باید به یاد داشته باشیم، تنها با اضافه كردن چند كلمه از زندگی امروز، شعر ما به شعری امروزی تبدیل نمیشود، بلكه لازم است اندیشه فرد امروزی شود. شاعر امروز سوار هواپیما و ماشین و مترو میشود اما شعری كه میگوید محصول فردی امروزی نیست و افراد هم عصرش آن را به عنوان آینه دورانی كه در آن زندگی میكنند نمیبینند.

وی با بیان این كه شعر، ریشه در فردیت دارد، توضیح داد: متاسفانه این فردیت را كمتر در شاعران جوان میبینیم. شاعران از تجربه های زندگی خودشان در شعر كم بهره میگیرند در حالی كه شاعری مانند نیما، از محیطی كه در آن زندگی میكرد بسیار بهره میگرفت و كلماتی را در شعرش استفاده میكرد و به آنها جان میبخشید كه ممكن است در ابتدا مورد تعجب باشد كه به عنوان مثال چطور میتوان از كلمه ای مانند قورباغه در شعر استفاده كرد.

این استاد ادبیات ضمن بیان این كه شعر باید زبان نخبه داشته باشد، افزود: به عنوان مثال، شاعری مانند شاملو هم از زبان آركاییك استفاده میكند و هم از زبان محاوره. نخبگی شعر این است كه شاعر، بتواند از تمام ظرفیتهای زبانی استفاده كند و در عین حال، در هیچكدام متوقف نشود. اكنون متاسفانه بیشتر شاعران ما به مشابه نویسی افتاده اند و هنگامی كه شعری پرطرفدار میشود، به جای این كه تجربه های خودشان را بنویسند، تلاش میكنند مانند شاعران دیگر، قلم به دست بگیرند.

علیپور در پایان به حاضران در نشست توصیه كرد: نه چندان اسیر مخاطب شوید كه اجازه دهید مخاطب باشد كه شما را هدایت میكند و به خاطر استقبال بیشتر در فضای مجازی، دچار پوپولیسم شوید، و نه این كه مخاطب را به طور كلی حذف كنید. برخی از شاعران جوان ما تكفیری عمل كرده و مخاطب را حذف میكنند، در حالی كه باید به زبانی شعر بگوییم كه بسیاری معنا و بیشمار مخاطب داشته باشد.