هفته هنر انقلاب - حسن وارسته
وارسته: احیای هنر انقلاب امکانپذیر است
تاریخ ارسال : 1401/1/17
حسن وارسته، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، مدرس و منتقد گفت: هنر انقلاب در سالهای اخیر با تفکر اشتباه و سیستم نفوذ از مسیر خود خارج شده است و دیگر جریانساز نیست اما میشود آن را با هدایتسازی احیا کرد.
به نقل از خبرگزاری ایرنا، حسن وارسته روند شکلگیری هنر انقلاب را تشریح کرد و گفت: در وهله اول باید بدانیم که منظورمان از هنر انقلاب چیست؟ من معتقدم مضامینی که به مکارم اخلاقی و دین توجه میکنند، هنر انقلابی به حساب میآیند زیرا ما در جریان شکلگیری انقلاب توجه ویژهای به لزوم رعایت اخلاق داشتیم و داریم. در واقع هر اثر هنری، حاوی پیام های اخلاقی وانسانی است ولی متاسفانه ما دچار افراط و تفریط هستیم. گاهی فرم را رفته و محتوا را فراموش میکنیم و گاه دیگر آنقدر به محتوا میچسبیم که فرم را از دست میدهیم؛ این در صورتی است که فرم و محتوا نیاز به یک تعادل دارند و ما با برقراری این تعادل و رعایت چارچوبهای مشخص شده میتوانیم یک هنر بالنده اخلاقمدار داشته باشیم. متاسفانه در سال های اخیر شاهد این بوده ایم که هنر به جای آنکه پیشرو باشد، از مردمش عقب میماند.به نقل از خبرگزاری ایرنا، حسن وارسته روند شکلگیری هنر انقلاب را تشریح کرد و گفت: در وهله اول باید بدانیم که منظورمان از هنر انقلاب چیست؟ من معتقدم مضامینی که به مکارم اخلاقی و دین توجه میکنند، هنر انقلابی به حساب میآیند زیرا ما در جریان شکلگیری انقلاب توجه ویژهای به لزوم رعایت اخلاق داشتیم و داریم. در واقع هر اثر هنری، حاوی پیام های اخلاقی وانسانی است ولی متاسفانه ما دچار افراط و تفریط هستیم. گاهی فرم را رفته و محتوا را فراموش میکنیم و گاه دیگر آنقدر به محتوا میچسبیم که فرم را از دست میدهیم؛ این در صورتی است که فرم و محتوا نیاز به یک تعادل دارند و ما با برقراری این تعادل و رعایت چارچوبهای مشخص شده میتوانیم یک هنر بالنده اخلاقمدار داشته باشیم. متاسفانه در سال های اخیر شاهد این بوده ایم که هنر به جای آنکه پیشرو باشد، از مردمش عقب میماند.
وارسته افزود: ما در ادوار گذشته آثار عمیق هنری داشتیم. این آثار پیام هایی را به تماشاچیان منتقل میکردند و تماشاچیان پس از خروج از سالن های سینما و تئاتر دغدغه هایی را در خود احساس میکردند اما در سالهای ایرانی تبدیل به کسبو کار و سرمایه شده است. این باعث میشود هنرمند به جای آنکه به فکر کار روی اثری باشد که تماشاگر را به چالش فکری بکشاند، به فکر این باشد که با چه حربههای غیر هنری وارد سالن سینما، موسیقی و تئاتر بکند.
وی ادامه داد: دو دهه است که تئاتر به سمت خصوصی سازی رفته است. پیش از این، دولت سوبسید قابل توجهی به هنرمندان تئاتر میداد اما اکنون هنرمندان تئاتر و تهیه کنندگان سینما به فکر این هستند که تماشاچیان را به شکلی پای اثرشان بکشانند و بعد تماشاچی متوجه میشود اثری که ساخته شده نه تنها مضمون و شاکله هنر ندارد بلکه به اثر دم دستی تبدیل شده است. این آثار برخی مواقع فروشهای میلیاردی دارند اما هیچ مضمون اخلاقی و انسانی ندارند.
وارسته افزود: ما در ادوار گذشته آثار عمیق هنری داشتیم. این آثار پیام هایی را به تماشاچیان منتقل میکردند و تماشاچیان پس از خروج از سالن های سینما و تئاتر دغدغه هایی را در خود احساس میکردند اما در سالهای ایرانی تبدیل به کسبو کار و سرمایه شده است. این باعث میشود هنرمند به جای آنکه به فکر کار روی اثری باشد که تماشاگر را به چالش فکری بکشاند، به فکر این باشد که با چه حربههای غیر هنری وارد سالن سینما، موسیقی و تئاتر بکند.
وی ادامه داد: دو دهه است که تئاتر به سمت خصوصی سازی رفته است. پیش از این، دولت سوبسید قابل توجهی به هنرمندان تئاتر میداد اما اکنون هنرمندان تئاتر و تهیه کنندگان سینما به فکر این هستند که تماشاچیان را به شکلی پای اثرشان بکشانند و بعد تماشاچی متوجه میشود اثری که ساخته شده نه تنها مضمون و شاکله هنر ندارد بلکه به اثر دم دستی تبدیل شده است. این آثار برخی مواقع فروشهای میلیاردی دارند اما هیچ مضمون اخلاقی و انسانی ندارند.
وارسته گفت: نظام باید برای آثار خوب و نیروهای دلسوز و گمنام هزینه کند. متاسفانه ما دایره بستهای در هنرمندان داریم که باعث میشود هنرمندی که در یک کار تلخ ایفای نقش کرده در یک اثر کمدی بازی کند. این در صورتی است که به نظر من هر کاری تخصص خودش را دارد. در اینجا باید بگویم من با سانسور و سفارشیسازی مخالف هستم. در واقع ما همانقدر که به برنج و نفت فکر میکنیم باید به فرهنگ نیز فکر کنیم و برای آن هزینه کنیم زیرا فرهنگ تفکر ایجاد میکند و نسل آینده را میسازد.وارسته گفت: نظام باید برای آثار خوب و نیروهای دلسوز و گمنام هزینه کند. متاسفانه ما دایره بستهای در هنرمندان داریم که باعث میشود هنرمندی که در یک کار تلخ ایفای نقش کرده در یک اثر کمدی بازی کند. این در صورتی است که به نظر من هر کاری تخصص خودش را دارد. در اینجا باید بگویم من با سانسور و سفارشیسازی مخالف هستم. در واقع ما همانقدر که به برنج و نفت فکر میکنیم باید به فرهنگ نیز فکر کنیم و برای آن هزینه کنیم زیرا فرهنگ تفکر ایجاد میکند و نسل آینده را میسازد.
این فیلمنامهنویس گفت: کشور ژاپن سیستم آموزشی را براساس فرهنگ مردم خودش به روز کرد و امروز پیشرفت کرده است در صورتی که در کشور ما بچهها استعدادیابی نمیشوند و براساس مدرکی که با استعدادشان تطابق ندارد به دنبال کار میگردند و متوجه میشوند که بازار کاری برایشان وجود ندارد زیرا از ابتدا مسیر را اشتباه رفتهاند. در نتیجه تعداد زیادی از افراد را داریم که اگرچه مدرک دانشگاهی دریافت کردهاند اما بیکار هستند. این اتفاق در حوزه هنر انقلاب نیز رخ داده است. هنرمندانی باید در هنر انقلاب به کار گرفته شوند که تخصص و تعهد داشته باشند. امروزه افراد متعهدی وارد عرصه هنر انقلاب شدهاند که صرفا متعهد هستند و هیچ تخصصی ندارند. برای این افراد هیچ فرقی نمیکند که در عرصه هنر فعالیت کنند یا در عرصههای اقتصادی فعال شوند. در نگاه این افراد تولید یک اثر فرهنگی با تولید یک کیلو گندم برابر است.