بازدید کننده محترم ، عملیات ثبت اثر شما در حال انجام میباشد ، ممکن است به دلیل حجم فایل شما کمی ارسال فایلها زمان بگیرد لطفا تا دریافت کد پیگیری صبر نمایید.

هفته هنر انقلاب - حمیدرضا نعیمی

هنر انقلابی یعنی هنر معترض/سینما از ارزش‌های متعالی خود دور شده است

تاریخ ارسال : 1401/1/20

نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر معتقد است که هنر انقلابی یعنی هنر معترض و شهید آوینی هم یک هنرمند معترض و آگاه بود.

به نقل از خبرگزاری آنا، در آستانه برگزاری هفتمین هفته هنر انقلاب اسلامی و معرفی چهره سال هنر انقلاب، حمیدرضا نعیمی نظرات خود را در این موضوع مطرح کرده است.

این نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در پاسخ به این پرسش که آیا توانسته‌ایم در این سال‌ها با مکتبی در هنر انقلاب جریان‌سازی کنیم یا نه، گفت: من تمام زندگی و مسیر رشد و تحصیل خود را در دوران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ طی کرده‌ام. در همه این سال‌ها در همه دانشگاه‌های هنر درس داده‌ام و بیش از ۱۰ جلد کتاب به چاپ رسانده و آثار نمایشی زیادی را روی صحنه برده‌ام. متأسفانه می‌توانم بگویم همه کسانی که سال‌ها نگاشته‌اند و تحقیق و فعالیت کرده‌اند، از ناکام بودن تلاش‌های خود می گویند چرا که در این سال‌ها نتوانسته‌ایم به خوبی فرهنگ، هنر و تمدن ایرانی خود را به کشورهای دنیا معرفی کنیم تا با سبقه‌ غنی این سرزمین آشنا شوند.

صحبت از جریان‌سازی فرهنگی بی‌معناست


وی افزود: وقتی برخی از مسئولان ما به فرهنگ ایرانی خود نمی‌بالند و بسیاری از آن‌ها با مقوله فرهنگ و هنر غریبه هستند یا نگاه مثبتی به این جریان ندارند، صحبت از موفقیت و جریان‌سازی فرهنگی بی‌معناست. ما در حوزه‌ آموزش برای فرزندانمان به‌عنوان نسلی که در سال‌های بعد باید طلایه‌دار پیشرفت این کشور باشند ‌چه‌ کار کرده‌ایم؟ دوازده سال عمر کودکان و نوجوانانمان در دوره تحصیلی ابتدایی و متوسطه به هدر می‌رود. در این دوازده سال چه کارشناسی علمی در جهت استعدادیابی و علایق فرزندانمان صورت می‌گیرد؟ یا با کدام فعالیت‌ها، هم‌گرایی‌های جمعی و اجتماعی آشنا می‌شوند؟ با کدام شاخه‌های هنری همانند نقاشی، عکاسی، گرافیک، مجسمه‌سازی، موسیقی، تئاتر، سینما و… پرورش می‌یابند؟

نعیمی در ادامه خاطرنشان کرد:‌ بسیاری از مفاخر فرهنگی و هنری ما از نگاه مسئولان جای فخری ندارند. ببینید آیا فضای آموزشی غیربهداشتی، غیرمفرح و بعضاً خشن جز نفرت، دل‌زدگی، مکتب‌گریزی و سرگردانی برای محصلان حاصلی داشته است؟ تحصیل‌کرده‌های ما با مدرک کارشناسی ارشد و دکترا بعد از سی سال گذر عمر گاهی می‌روند در انبارها به کارهایی در سطح یک کارگر معمولی مشغول به کار می‌شوند یا راننده اسنپ می‌شوند. حال و روز نویسندگان، شاعران و پژوهشگران ما که گرفتار بحران‌های اقتصادی هستند و جایی برای عرضه آثار فکری و اندیشه محورشان نیست، خود گواهی بر عملکرد دولت‌ها در طول این سال‌هاست. وقتی تیراژ کتاب‌ها نهایتاً از چند صدتا فراتر نمی‌رود، همین شمارگان ناچیز هم به فروش نمی‌رسند یعنی جامعه به قهقرا سقوط کرده است.

هنرمند دیگر واسطه‌ای بین مردم و دولتمردان نیست

این بازیگر تئاتر اظهار کرد: امروز دیگر مردم مسئولان را از خود نمی‌دانند. وقتی فلان مسئول از سخت‌گیری‌های امربه‌معروف و نهی از منکر سخن سر می‌دهند اما فرزندان خودشان تابعیت دوگانه دارند و با این توجیه مواجه می‌شوند که این انتخاب فرزندان آن‌هاست، مردم خیلی چیزها دستگیرشان می‌شود. آن‌گاه درصد شرکت در انتخابات ریزش چشمگیری می‌کند. در تعطیلات ایام سوگواری، همه برای تفریح و خوش‌گذارانی از شهرها خارج می‌شوند. مساجد با آماری که خود متولیان داده‌اند دیگر مانند گذشته مراجعه‌کننده ندارد و خلوت هستند. در چنین شرایطی هنرمند دیگر واسطه‌ای بین مردم و دولتمردان نیست. آثارش با وجود این که بازتاب واقعیت‌های موجود در جامعه است از سوی مسئولان متهم به سیاه‌نمایی می‌شود. در نتیجه کارهایی مجوز می‌گیرند که تناسبی با شرایط اجتماعی و روز ندارند و از سوی منتقدان و کارشناسان علوم انسانی درباره نسبت‌شان در بازنمایی واقعیات جامعه پرسش‌برانگیز می‌شوند.

وی با اشاره به اهمیت ایجاد فضای فکری باز و آزادی عمل برای هنرمندان گفت: این میان اما نمایشنامه‌های خارجی که حتی بی‌ربط با جامعه و تماشاگران ایرانی هستند، به‌راحتی مجوز می‌گیرند یا فیلم‌ها در بسیاری از مواقع متعلق به زمان و مکان دیگری از ایران هستند، یک ناکجاآباد عجیب‌وغریب. به نظرم باید اجازه داد هرکس با هر تفکری آثار خود را خلق کند و این جامعه باشد که تصمیم بگیرد به آن اثر توجه کند یا خیر. بالاخره بعد از چهل‌وسه سال این جامعه یا به بلوغ رسیده است یا باید قبول کنیم که با زور، تهدید و محدود کردن اتفاقی نمی‌افتد.

نعیمی با اشاره به شرایط سخت هنرمندان به‌ویژه در چند سال اخیر درگیری با کرونا عنوان کرد: متأسفانه خود من دو سال است که نمی‌دانم باید چه کنم و برای کارها و زندگی‌ام چه برنامه‌ریزی داشته باشم. چهار سال تحقیق و نگارش نمایشنامه «نادرشاه» پس از چاپ هزارتایی آن تنها عایدی‌اش برای من می‌شود دوازده‌میلیون تومان. سال‌ها تحقیق و نگارش نمایشنامه‌ «عیسا، اینک انسان» که درباره ساعات پایانی زندگی حضرت مسیح است با تیراژ پانصد نسخه چقدر خواهد شد؟ به این توجه داشته باشید که من یکی از خوشبخت‌ترین‌های تئاتر ایران هستم، حال اگر درباره‌ درد و رنج و تنهایی و بیکاری و بی‌درآمدی همکارانم حرف بزنم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.