ختایی: داوری نقش بسیار پررنگی در موفقیتهای جشنواره دارد
داور جشنواره سوگواره عاشورایی در دورههای پیشین معتقد است که جشنواره یعنی رونق، دیده شدن، برجسته شدن و تبلیغ هنر؛ در نتیجه همیشه برگزاری جشنواره خوب است و برکات بسیاری هم برای مخاطبین و هم هنرمند دارد.
تاریخ ارسال : 1400/6/10
ه گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، مهرداد ختایی طراح و نقاش نام آشنای ایرانی، درباره فضای هنر امروز جامعه گفت: سیاستگذاری درست در عرصه فرهنگ و هنر، امری حیاتی است و اگر به دنبال تعالی هنر و افزایش مخاطبین هستیم، باید با دقتی دوچندان به سمت مدیریت درست و به کارگیری مدیران با تجربه و آشنا با فضای هنر پیش برویم.
این استاد نقاشی که از داوران جشنواره سوگواره عاشورایی در دورههای پیشین است، درباره کیفیت آثار هنری و افزایش مخاطبین هنرهای آیینی و مذهبی به ویژه هنرهای عاشورایی، بیان کرد: اگر بخواهیم درباره فضای حاکم بر هنر آیینی و مذهبی کنکاشی داشته باشیم، باید به سراغ اساتید برجسته هنرهای اصیل آیینی همانند رشته نگارگری و خطاطی برویم، زیرا این رشتههای هنری با قدمت بسیار طولانی، بستر و شالوده هنرهای آیینی و مذهبی هستند و هنرمندانی که در این رشته فعالیت میکنند، میتوانند به خوبی فضا را توصیف کرده و آسیبشناسی دقیقی در خصوص مشکلات و نقاط ضعف، ظرفیتها و حتی راههای تعالی بیشتر ارائه کنند.
وی با بیان اینکه در رشتههای هنری معاصر و پست مدرن، هنرمند به دنبال نمایش ایدئولوژی شخصی خود است توضیح داد: در این ژانر از هنر هنرمند به نحوی درونیات شخصی را فارغ از هرگونه شعار و نشانه اعتقادی خلق میکند. در نگارگری و هنرهای اصیل، اعتقادات، ادبیات، اشعار مذهبی، شعائر دینی و همچنین واقعه عاشورا که سمبلهای آزادگی و ایثار هستند به تصویر کشیده میشوند.
وی ادامه داد: اگر به دنبال رونق هنر آیینی هستیم و میخواهیم آثار تولید شده در معرض دید کثیری از مخاطبین قرار گیرد، باید دو حیطه را مورد بررسی قرار دهیم؛ یکی خود هنرمند است که با ایدهها و خلاقیت دست به تولید اثر میزند و دیگری هم فضای ریلگذاری، سیاستگذاری و هدفگذاری کلان در عرصه مدیریت فرهنگی و هنری کشور است.
ختایی تشریح کرد: اگر اعتقاد داشته باشید که امروزه علت کم رنگ بودن هنر آیینی در سبد فرهنگی جامعه، هنرمند است سخت در اشتباه هستید. در واقع این سیاستگذاریهای اشتباه است که مسیر را به سمتی سوق میدهد که هنر از مخاطبین کمی بهره ببرد. هنرمند در کارگاه خود مشغول فعالیت و خلق اثر است و وظیفه خودش را انجام میدهد، حال این که در جزئیات، تکنیک و یا موضوع اثر بر روی چه حوزهای متمرکز شده است، مسئله دیگری است. اما مدیریت، سیستمدهی، ژانرسازی، ذائقهسازی مخاطب با استفاده از برجستهسازیها، تبلیغات، معرفی برخی ظرفیتها، جذابیت بخشیدن، رقابتی کردن فضا، آشنا کردن بدنه جامعه با فضای هنر آیینی، همه و همه موضوعات بسیار مهم و سرنوشتسازی است که باید در حیطه کلان سیاستگذاری مورد توجه قرار گیرد.
این استاد نقاشی و نگارگری تأکید کرد: تصور کنید مردم اگر با رشتههای هنری، اثر خوب و کار منطبق با سلایق و دیدگاههای خود آشنا شوند، خریدار و مشتری اثر میشوند که در این جا صحبت از اقتصاد هنر نیست، بلکه صحبت از ایجاد احساس نیاز در مخاطب به واسطه آشنا کردن، تبلیغات و معرفی هنر برای مخاطبین است.
وی افزود: در این میان اگر مدیریت با تصمیمهای درست جشنوارهها را به سمت رقابتی کردن سوق دهد، هم شاهد ارتقاء کیفیت آثار خواهیم بود و هم از طرفی مخاطب با اشتیاق دوچندان طالب اثر میشود. در حالیکه جشنوارهها به دلایلی رقابتی نیستند، شاهد تکرار هستیم که تکرار چشم مخاطب و اشتیاق او را تحت تأثیر قرار میدهد، همین مسئله خود به کمرنگ شدن حضور هنر در زندگی دامن میزند. اگر بتوانیم شرایط را به نحوی مدیریت کنیم که فضا از سکون و رکود به سمت تولید و رونق پیش برود، قطعاً مخاطب هم یکی از اصلیترین عوامل و شاخصههای این حوزه خواهد شد. در این زمان است که اثر خوب دیده شده و هنرمند با اشتیاقی دوچندان دست به کار میشود.
مهرداد ختایی تصریح کرد: اگر من روی صحبتم را بر روی هنر نگارگری متمرکز کنم، باید بگویم که در طول تاریخ، مکاتب بسیاری وجود داشته است، این مکاتب خود بر اساس ادبیات و شعر دست به تولید اثر میزدند، به عبارتی مخاطب باید با حوزه ادبیات آشنایی میداشت تا بتواند اثر را درک کند یا از موضوع آن آگاه شود. اما رفته رفته در دوران جدید و معاصر، شاهد حضور هنرمندانی بودیم که با ابداعات خود این سنت را تغییر داده و بر اساس دیدگاههای شخصی و درونیات خود دست به تولید اثر در رشته نگارگری زدند. محمد سیاهقلم یکی از این دست هنرمندان است که از ادبیات زیاد الهام نمیگرفت و دغدغههای شخصی اصلیترین و محوریترین مسئله خلق اثر است، در نتیجه هنرمند در همه دوران پویایی خود را دارد، این مسئله باید بر مسئولین روشن شود که مسئله امروز هنر، هنرمند نیست بلکه تصمیمگیری و سیاستگذاری است.
وی در خصوص جشنوارهها و اثرات آن بر روند تولید آثار نیز گفت: اساساً خود جشنواره یعنی رونق، دیده شدن، برجسته شدن و تبلیغ هنر؛ در نتیجه همیشه برگزاری جشنواره خوب است و برکات بسیاری هم برای مخاطبین و هم هنرمند دارد، حال این که چه کنیم جشنواره اثرات و نتایج بهتری داشته باشد، داوری نقش بسیار پررنگی دارد، در فضای بینالملل، جشنوارهها بر سبک و دیدگاه هنرمند و مخاطب نیز اثر میگذارد، به نحوی که یک جشنواره با هدفی دقیق و مشخص متولد میشود و در طول عمر خود جریانات جدید هنری را یا خلق کرده و یا جهت میدهد.
وی تأکید کرد: این مسئله به دبیرخانه، سیاستگذار و داوران آن باز میگردد، متصدیان امر باید بسیار دقیق اهداف یک جشنواره را مشخص کنند و بر اساس همان اهداف در طول سالها بر کیفیت کارها بیفزایند، مخاطب با دیدن این پویایی قطعاً جذب آثار شده و پایهگذاری یک سنت درست و اثربخش در جامعه هنر رقم میخورد.